ﺑﺮرسی ﻣﻮردى اﺑﻌﺎد هوش تجاری
هدف جاب جاب فراهم سازی بستر مناسب، برای کمک به کسب و کار ها و مشاغل در راستای پیشرفت و ارتقا است. یکی از راه های دستیابی به این مهم، انتشار مطالبی است که می تواند در این زمینه به کسب و کار ها کمک کند. هوش تجاری از جمله مباحثی است که امروزه در پیشرفت بسیاری از کسب و کارها تاثیر بسزایی داشته است. از این رو لازم دیدم که در این مقاله شما را تا حدودی با آن آشنا نماییم.
برای بهتر و بیشتر دیده شدن، آگهی کسب و کار، کالا ها و خدمات خود را در جاب جاب ثبت نمایید.
این مقاله به دست ﻣﺮﻳﻢ اﺷﺘﺮ، دﻛﺘﺮ ﻧﺎدر ﺟﻌﻔﺮﻳﻮسفی، دﻛﺘﺮ ﺳﻠﻤﺎن ﻋﺒﺎﺳﻴﺎن ﻧﻘﻨﻪ نوشته شده است و در سایت جاب جاب منتشر شده است.
ﭼﻜﻴﺪه
ﻓﻨﺎورﻳﻬﺎى ﻧﻮﻳﻦ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺘﻲ ﺳﺮﺳﺎم آور در ﺣﺎل ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻫﺴﺘﻨد. به ﻃﻮرى ﻛﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﺎم و ﺑﺎزار ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﺎص ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺑﻲ وﺻﻒﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﺮﻓﻨﺪﻫﺎﻳﻲ ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑـﻘﺎﻳﺸﺎن را در اﻳـﻦ ﻋﺮﺻﻪ آﺷﻔﺘﻪ و ﻣﺘﻼﻃﻢ تضمین کنند. سازمان ها ﺑﺎﻳﺪ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﻴﺎﺗﺸﺎن ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﺮده اﺳﺖ. دﻳﮕﺮ زﻧﺪه ﺑﻮدن ﺑﻪﻣﻌﻨﺎى رﺳﻴﺪن ﺑﻪ وﺿﻌﻴﺖ ﺳﻮددﻫﻲ ﻣﺪاوم ﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل رﻗﺎﺑﺖ و اﺑﺰار آن باشند. چرا ﻛـﻪ اﻣﺮوزه ﻛﻤﺘﺮ ﺷﺮﻛﺘﻲ در اﻳﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻨﺘﻲ و ﺑﻪ دور از ﻗﻮاﻋﺪ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎزى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﺑﺮاى اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮان ﭘﺎﺑﻪﭘﺎى رﻗﺒﺎ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪ ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺴﺨﺘﻲ و ﺑﺎ ﻣﻬﺎرت ﺑﺴﻴﺎر ﺑـﺘﻮان ﻳـﻚ ﻗﺪم از آﻧﻬﺎ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ،ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﻪ ﻗﻮاﻋﺪ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎزى ﻛﺎﻣﻼ ﻣﺴﻠﻂ ﺑﻮد ﺗﺎ ﺷﺎﻳﺪ روزى ﺑﺘﻮان ﺧﻮد ﻳﻚ ﻗﺎﻋﺪه ﺟﺪﻳﺪ اﻧﮕﺎﺷﺖ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ ﻓﻨﺎورﻳﻬﺎى ﺟﺪﻳﺪى ﻣﺎﻧﻨﺪ هوش تجاری در ﻛﺴﺐ و ﻛـﺎرﻫﺎ ﻳـﻚ اﻟﺰام و ﺿـﺮورﺗﻲ اﺟﺘﻨﺎبﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد. هوش تجاری ﻧﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ اﺑﺰار ﻳﺎ ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل و ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻌﻨﻮان ﻳﻚ روﻳﻜﺮد ﺟﺪﻳﺪ در ﻣﻌﻤﺎرى ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮاﺳﺎس ﺳﺮﻋﺖ در ﺗﺤﻠﻴﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت دﻗﻴﻖ و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر در ﺣﺪاﻗﻞ زﻣﺎن ﻣﻤﻜﻦ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻋﻤﺪه ﻣﻮارد ﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﻪ در ﻣﻌﻤﺎرى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى و ﻣﺰاﻳﺎى آن ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻧﺤﻮه ﺑﺮﺧﻮرد و ﻧﻮع ﭘﻴﺎدهﺳﺎزى آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، دﻻﻳﻞ ﻟﺰوم اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺎ ﺗﺸﺮﻳﺢ اﻫﺪاف آن،ﺿﻤﻦ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺗﻜﻨﻴﻚﻫﺎى ﻋﻤﻮﻣﻲ،ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
واژه ﻫﺎى ﻛﻠﻴﺪى: ﻫﻮش، هوش تجاری، ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر، ﺑﺎزار، رﻗﺒﺎ
ﻣﻘﺪﻣﻪ
ﻓﻨﺎورﻳﻬﺎى ﻧﻮﻳﻦ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺘﻲ ﺳﺮﺳﺎمآور در ﺣﺎل ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪﻃﻮرى ﻛﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﺎم و ﺑﺎزار ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﺎص ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺑﻲ وﺻﻒﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﺮﻓﻨﺪﻫﺎﻳﻲ ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑـﻘﺎﻳﺸﺎن را در اﻳـﻦ ﻋﺮﺻﻪ آﺷﻔﺘﻪ و ﻣﺘﻼﻃﻢ ﺗﻀﻤﻴﻦ کنند. سازمان ها ﺑﺎﻳﺪ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﻴﺎﺗﺸﺎن ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﺮده اﺳﺖ. دﻳﮕﺮ زﻧﺪه ﺑﻮدن ﺑﻪﻣﻌﻨﺎى رﺳﻴﺪن ﺑﻪ وﺿﻌﻴﺖ ﺳﻮددﻫﻲ ﻣﺪاوم ﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل رﻗﺎﺑﺖ و اﺑﺰار آن ﺑـﺎﺷﻨﺪ.
ﭼﺮا ﻛـﻪ اﻣﺮوزه ﻛﻤﺘﺮ ﺷﺮﻛﺘﻲ در اﻳﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻨﺘﻲ و ﺑﻪ دور از ﻗﻮاﻋﺪ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎزى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﺑﺮاى اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮان ﭘﺎﺑﻪﭘﺎى رﻗﺒﺎ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪ ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ و ﺑﺎ ﻣﻬﺎرت ﺑﺴﻴﺎر ﺑـﺘﻮان ﻳـﻚ ﻗﺪم از آﻧﻬﺎ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ، ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﻪ ﻗﻮاﻋﺪ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎزى ﻛﺎﻣﻼ ﻣﺴﻠﻂ ﺑﻮد ﺗﺎ ﺷﺎﻳﺪ روزى ﺑﺘﻮان ﺧﻮد ﻳﻚ ﻗﺎﻋﺪه ﺟﺪﻳﺪ اﻧﮕﺎﺷﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ ﻓﻨﺎورﻳﻬﺎى ﺟﺪﻳﺪى ﻣﺎﻧﻨﺪ هوش تجاری در ﻛﺴﺐ و ﻛـﺎرﻫﺎ ﻳـﻚ اﻟﺰام و ﺿـﺮورﺗﻲ اﺟﺘﻨﺎبﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد. (ﮔﻠﭙﺎﻳﮕﺎﻧﻲ و ﻫﻤﻜﺎران،١٣٨٦: ٤٥-٤١).
هوش تجاری ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻴﻬﺎ، ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژى ﻫﺎ، اﺑﺰارﻫﺎ و راﻫﻜﺎرﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ درك ﺑﻬﺘﺮ ﻣﺪﻳﺮان از ﺷﺮاﻳﻂ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. اﺑﺰارﻫﺎى هوش تجاری، دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺎﻳﻲ از ﺷﺮاﻳﻂ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺣﺎل و آﻳﻨﺪه را در اﺧﺘﻴﺎر اﻓﺮاد ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. با ﭘﻴﺎده ﺳﺎزى راﻫﻜﺎرﻫﺎى هوش تجاری ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻴﻦ ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻴﺎﻧﻲ و ﻣﺪﻳﺮان ارﺷﺪ از دﻳﺪﮔﺎه ارﺗﺒﺎط اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ از ﻣﻴﺎن ﺧﻮاﻫﺪ رﻓﺖ و اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﻣﺪﻳﺮان در ﻫﺮ ﺳﻄﺢ، در ﻟﺤﻈﻪ و ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺎﻻ در اﺧﺘﻴﺎر آﻧﻬﺎ ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﺪ گرفت. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﮔﺮان ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻣﻜﺎﻧﺎت ﺳﺎده، ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎى ﺧﻮد را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﻨﺪ و ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻬﺘﺮى دﺳﺖ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. (ﻣﻬﺮاﻧﻲ،١٣٨٨: ٢٢١).
ﺗﺎرﻳﺨﭽﻪ هوش تجاری
ﻣﻔﻬﻮم هوش تجاری (BI) در اواﺧﺮ ﺳﺎﻟﻬﺎى ١٩٨٠ ﺗﻮﺳﻂ ﻫﺎروارد درﻳﺴﻨﺮ ﻳﻜﻲ از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﮔﺮوه ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ﮔﺎرﺗﻨﺮ ﻣﻌﺮﻓﻲ شد. سیستم های اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ هوش تجاری ﺷﺎﻫﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻳﻊ ﺗﻘﺎﺿﺎ در ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎ و ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎﻳﻲ ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻳﻬﺎى ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ را ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ. اﺑﺰارﻫﺎى ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﻳﺪ، ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژى ذﺧﻴﺮه ﺳﺎزى اﻃﻼﻋﺎت، اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺘﺨﺮاﺟﻲ ﺷﺒﻜﻪ اى و ﺑﺴﻴﺎرى از اﺑﺰارﻫﺎ و ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎ در ﺑﺎزار ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﺎن هوش تجاری در ﺣﺎل رﺷﺪ اﺳﺖ. ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻘﺎى ﺧﻮد در ﺑﺎزار رﻗﺎﺑﺘﻲ ﭘﻴﺸﺮوﻧﺪه ﺗﺠﺎرى اﻣﺮوز ﺑﺮآورده ﻛﻨﻨﺪ.
ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎرى از ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ هوش تجاری را اﺟﺮا ﻧﻤﻮدﻧﺪ، ﻫﻨﻮز در ﺗﻤﺎم ﭘﻴﺶ زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎى هوش تجاری ﻣﻮﻓﻖ ﻧﺒﻮده اﻧﺪ. ﻣﺠﺮﻳﺎن و ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان در ﻣﻮرد ﻋﻠﻞ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ و ﺷﻜﺴﺖ آن ﺑﻪ ﻃﻮر ﮔﺴﺘﺮده ﺑﺤﺚ و ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻛﺮده اﻧﺪ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ در ﺧﺼﻮص ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻫﺎى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى و ﻣﺤﻴﻂ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮى ﺑﻪ ﻋﻨﻮان زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎى ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ هوش تجاری اﻧﺠﺎم ﺷﺪه است. قابلیت های هوش تجاری ﺑﻪ دو ﮔﺮوه ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ.
ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ وﺟﻮد ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژى ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮاى ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮى ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻬﺎى ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن در ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻤﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﻳﻜﻲ از دﻻﻳﻠﻲ ﻛﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ هوش تجاری را ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ آن از ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮى است. قاطعیت ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﻣﻘﺮرات و ﺛﺒﺎت در ﻳﻚ ﻛﺸﻮر و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎى ﺗﺠﺎرى در ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن، ﻣﻮﺟﺐ ﺣﻤﺎﻳﺖ هوش تجاری در ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮى ﻫﺎى ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ می شود. با اﺳﺘﻔﺎده از اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻊ آورى ﺷﺪه هوش تجاری را ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﺴﺘﺮش داد. همچنین ﺑﺎ ﻛﻤﻚ آن اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎﺗﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ داده ﻫﺎ اﺗﺨﺎذ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. (ﺗﻮﻣﺎس،٢٠٠١ :٤٨).
ﻛﻠﻴﺎت هوش تجاری
هوش تجاری ﻳﺎ ﻫﻮش ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻛﻪ ﻗﺎﻟﺐ ﻋﻤﺪهﺗﺮى را ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎدهﻫﺎى ﺗﺠﺎرى و ﻏـﻴﺮﺗﺠﺎرى (ﻧﻈﺎﻣﻲ و ﻏـﻴﺮاﻧﺘﻔﺎﻋﻲ) درﺑـﺮ دارد، ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺑﻌﺪ وﺳﻴﻌﻲ از ﻛﺎرﺑﺮدﻫﺎ و ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژى ﺑﺮاى ﺟﻤﻊآورى داده و داﻧﺶ ﺟـﻬﺖ زاﻳﺶ ﭘﺮسوﺟﻮ در راﺳﺘﺎى آﻧﺎﻟﻴﺰ ﺑﻨﮕﺎه ﺑﺮاى اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺗﺠﺎرى دﻗﻴﻖ و هوشمند. یک ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﺮاﺳﺎس ﻳﻚ ﻣﻌﻤﺎرى ﺑﻨﮕﺎه ﺗـﺸﻜﻴﻞ ﺷـﺪه اﺳـﺖ و در ﻗﺎﻟﺐ ﭘﺮدازش ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺧﻂ ١ ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ دادهﻫﺎى ﺗﺠﺎرى و اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت دﻗـﻴﻖ و ﻫـﻮﺷﻤﻨﺪ ﻣﻲﭘﺮدازد. هوش تجاری، ﻧﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل و ﻧﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺳﻴﺴﺘﻢ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻌﻤﺎرى و روﻳﻜﺮدى ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻮردﻧﻈﺮ اﺳـﺖ. اﻟﺒـﺘﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪاى از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎى ﻛﺎرﺑﺮدى و ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ اﺳﺖ، ﻛﻪ ﺑﻪ اﺳﺘﻨﺎد ﭘﺎﻳﮕﺎﻫﻬﺎى داده ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ و ﺗـﻌﻴﻴﻦ ﮔـﺮاﻳﺸﻬﺎى ﺗـﺠﺎرى ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻪ از ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎى اﺳﺘﻔﺎده از هوش تجاری اﺳﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺪون اﺗﻼف وﻗـﺖ و ﻫـﺰﻳﻨﻪ در ﺳـﺎﻳﺮ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻫﺪاف ﻛﻼن ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺷﻮد.
برای آشنایی بیشتر با جاب جاب، کلیک کنید.
ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺑﻪ اﺧﺬ و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى ﺑﺮاى ﻓـﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎى ﻫـﻮﺷﻤﻨﺪ ﺗﺠﺎرى و ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻣﻲﭘﺮدازﻧﺪ. اﻣﺎ هوش تجاری از ﻣﻨﺎﻇﺮ دﻳﮕﺮ، از ﻣﻨﻈﺮ ﻣﻌﻤﺎرى و ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺑﻪ ﻫـﻮش ﺗـﺠﺎرى ﺑـﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﭼﺎرﭼﻮب ﻛﻪ ﻋﺎﻣﻞ اﻓﺰاﻳﺶ ﻛﺎراﻳﻲ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻳﻜﭙﺎرﭼﮕﻲ ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎ و ﻧﻬﺎﻳﺘﺎ ﺑﺮ ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎى ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى در ﺳـﻄﻮح ﻣـﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ اﺳﺖ، ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد. (راﻳﺖ و ﻫﻤﻜﺎران٢،٢٠٠٢: ٣٦٠-٣٤٩).
ﺑﺎزار، هوش تجاری را اﺑﺰارى ﺑﺮاى ﺑﺮﺗﺮى رﻗﺎﺑﺘﻲ و ﭘﺎﻳﺸﮕﺮ و ﺗـﺤﻠﻴﻠﮕﺮ ﺑـﺎزار و ﻣـﺸﺘﺮﻳﺎن ﻣﻲداﻧﺪ. از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ ﻓﻨﺎورى ﻧﻴﺰ هوش تجاری ﻳﻚ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ اﺳﺖ. این سیستم ﺑﺎ ﭘﺮدازش دﻗﻴﻖ داده ﻫﺎ، ﻧـﻘﻄﻪ دﺧﺎﻟﺖ ﺳﺨﺖاﻓﺰار و ﻧﺮم اﻓﺰار در ﻣﻐﺰاﻓﺰارﻫﺎ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲآﻳﺪ. وﻟﻲ ﺑﻪ ﺑﻴﺎن ﺳﺎدهﺗﺮ هوش تجاری ﭼـﻴﺰى ﻧـﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﺳﻮددﻫﻲ ﺳﺎزﻣﺎن در ﺑﺎزار رﻗﺎﺑﺘﻲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻫﻮﺷﻤﻨﺪاﻧﻪ از دادهﻫﺎى ﻣﻮﺟﻮد در ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺗـﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى. در ﺻـﻮرﺗﻲ ﻛـﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﺪرﺳﺘﻲ درك و ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻧﮕﺮدد، ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲﺷﻮد ﺗﺎ اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﺪﻳﺮان ﺑﻪ ﺻـﻮرت ﻧـﺎﮔﻬﺎﻧﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ. ﺑﺮآورده ﻧﺸﺪن اﻳﻦ ﺗﻮﻗﻌﺎت ﻣﻮاردى را از ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻠﺐ اﻃﻤﻴﻨﺎن اﻓﺮاد و ﺑﻮﻳﮋه ﻣﺪﻳﺮان از اﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑـﻪ دﻧـﺒﺎل ﺧﻮاﻫﺪ داشت. ﭼﺮا ﻛﻪ هوش تجاری ﻓﻘﻂ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻛﻮﺗﺎه ﻛﺮدن ﻣـﺴﻴﺮﻫﺎى ﭘﺮس وﺟﻮ در داﺧﻞ اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺖ و ﺧﻮد ﻣﺴﺘﻘﻼ و ﺑﺪون ﻧـﻴﺎز ﺑـﻪ اﻃـﻼﻋﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻗﺎدر ﺑﻪ اراﺋﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻳﺎ راﻫﻜﺎرى ﻧﻴﺴﺖ. (ﻣﺎرﻳﻦ و ﭘﻮﻟﺘﺮ٣،٢٠٠٤ :٢٩-٢١).
ﺿﺮورت اﺳـﺘﻔﺎده از هوش تجاری در ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﻛﻪ از ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﻣﺘﻌﺪد اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻣﻲﺷﻮد، هوش تجاری در ﻗﺎﻟﺐ ﻫﺮ ﺗﻌﺮﻳﻔﻲ ﺑﻪ دﻧـﺒﺎل اﻓـﺰاﻳﺶ ﺳﻮدآورى ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺗـﺨﺎذ ﺗـﺼﻤﻴﻤﺎت ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ و دﻗـﻴﻖ است. به ﻃﻮر اﻋﻢ ﻣﻲﺗﻮان اﻫﺪاف زﻳﺮ را ﺑﺮاى اﻳـﻦ روﻳـﻜﺮد ﻧﻮﻳﻦ ﻋﻨﻮان ﻛﺮد (ﭘِﻴﺮوت و ﻫﻤﻜﺎران٤،٢٠٠٧: ٧٥٨-٧٤٧) :
١- ﺗﻌﻴﻴﻦ ﮔﺮاﻳﺸﻬﺎى ﺗﺠﺎرى ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲﺷﻮد ﺗﺎ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑـﺪون اﺗـﻼف وﻗﺖ و ﻫﺰﻳﻨﻪ و اﻧﺮژى در ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎ ﺑـﻪ دﻧﺒﺎل اﻫﺪاف ﻛﻼن و اﺳـﺎﺳﻲ ﺧـﻮد ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺷﻮد.
٢- ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﻤﻴﻖ ﺑﺎزار.
٣- ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺑـﺎزار ﻛـﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻗﺒﻞ از اﻳﻨﻜﻪ رﻗﺒﺎ ﺳﻬﻢ ﺑﺎزار ﺧﻮد را ﺗﻮﺳﻌﻪ دﻫﻨﺪ،ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣـﺪه در ﺑـﺎزار را ﻋﺎﻳﺪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻨﺪ.
٤- ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﺳـﻄﺢ رﺿـﺎﻳﺘﻤﻨﺪى ﻣـﺸﺘﺮﻳﺎن ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻣـﻮﺟﺒﺎت اﺳـﺘﻤﺮار ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺑﺎﺷﺪ. از دﺳـﺖ دادن اﻳـﻦ اﻋﺘﻤﺎد و رﺿﺎﻳﺘﻤﻨﺪى ﻣﺮاﺗﺒﻲ را ﺑﺮاى ﺑﻨﮕﺎه ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه دارد.
٥- ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن داﺋﻤﻲ ﻛﻪ وﻓﺎدارﻧﺪ، ﻣﻲﺗﻮان ﺑـﺎ ﭘﻴـﮕﻴﺮى رﻓﺘﺎر آﻧﺎن، ﺟﻬﺖﮔﻴﺮﻳﻬﺎى ﻛﻼن و اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ را اﻧﺠﺎم داد.
٦- ﺗـﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪى ﻣـﺸﺘﺮﻳﺎن و ﻣﺘﻌﺎﻗﺒﺎً اﻳـﺠﺎد ﺗـﻨﻮع در روش ﺑـﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻫﺮ ﮔﺮوه از ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن.
٧- اﻓـﺰاﻳﺶ ﻛﺎراﻳﻲ ﺳﺎزﻣﺎن در اﻣﻮر داﺧﻠﻲ و ﺷﻔﺎفﺳﺎزى روﻳﻪ ﻓﺰاﻳﻨﺪﻫﺎى ﻛﻠﻴﺪى.
٨- اﺳﺘﺎﻧﺪاردﺳﺎزى و اﻳﺠﺎد ﺳﺎزﮔﺎرى ﺑﻴﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎى ﺳﺎزﻣﺎن.
٩- ﺗﺴﻬﻴﻞ در ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى ﻛـﻪ ﺟـﺰء اﻫﺪاف اﺳﺎﺳﻲ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد.
١٠- ﺗـﺸﺨﻴﺺ زودﻫـﻨﮕﺎم ﺧـﻄﺮات ﻗـﺒﻞ از اﻳـﻨﻜﻪ ﺳﺎزﻣﺎن را ﺑﻪ ﻣـﺨﺎﻃﺮات ﺟـﺪى ﺑﻜﺸﺎﻧﺪ. همچنین ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻓﺮﺻﺘﻬﺎى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻗﺒﻞ از اﻳﻨﻜﻪ رﻗﺒﺎ آن را ﺗﺼﺎﺣﺐ ﻛﻨﻨﺪ.
ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻮارد ﻓﻮق ﻣﻲﺗﻮان ﮔـﻔﺖ ﻛـﻪ اﺣـﺴﺎس ﻧﻴﺎز ﺑﻪ وﺟﻮد ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑـﺮاى اوﻟﻴـﻦﺑﺎر در ﺳـﻄﻮح ﺑـﺎﻻى ﻣـﺪﻳﺮﻳﺘﻲ اﺣـﺴﺎس ﻣﻲﺷﻮد. سپس از ﺑﺎﻻى ﻫﺮم ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺑﺨﺸﻬﺎى زﻳﺮﻳﻦ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻲﺷﻮد. وﻟﻲ ﺑﺮاى اﻳﺠﺎد آن ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ از ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮﻳﻦ ﺳﻄﻮح و ﻻﻳﻪﻫﺎ ﺷﺮوع ﻛﺮد.
ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻴﺎز ﻳﻚ ﻣﺪﻳﺮ، داﺷﺘﻦ اﻃﻼﻋﺎت دﻗﻴﻖ ﺑﺮاى اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﻴﻢ درﺳﺖ است. فرایند ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺑﺨﺶ ﻛﻠﻲ زﻳﺮ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮد. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى (ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻴﺰان ﺳﺎﺧﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮدن آن) ﻫﺮﻳﻚ از ﺑﺨﺸﻬﺎ اﻫﻤﻴﺖ ﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ ﺧﻮاﻫﻨﺪ داﺷﺖ. (ﻫﻴﻞ و اﺳﻜﺎت٥،٢٠٠٤ :٥٧-٤٨).
١- دﺳﺘﺮﺳﻲ،ﺟﻤﻊآورى و ﭘﺎﻻﻳﺶ دادهﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮردﻧﻴﺎز؛
٢- ﭘﺮدازش،ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮى ﺑـﺮ اﺳـﺎس داﻧﺶ؛
٣- اﻋﻤﺎل ﻧﺘﻴﺠﻪ و ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎى اﺟﺮاى آن.
در ﻫﺮﻳﻚ از ﻣﻮارد ﻓﻮق، ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎى ﻗﺪﻳﻤﻲ ﻛﻪ از هوش تجاری اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ، داراى ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. این مشکلات اﻏﻠﺐ از ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﭼﻮن ﺣﺠﻴﻢ ﺑﻮدن دادهﻫﺎ، ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ در ﺗﺤﻠﻴﻠﻬﺎ و ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ در ردﮔـﻴﺮى ﻧـﺘﺎﻳﺞ ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎ و ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎى ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه، ﻧﺸﺄت می گیرند. هوش ﺗﺠﺎرى ﺑﺎ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻼت ﻓﻮق، ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎرى ﻛﻪ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲآورد، ﻓﺮﺻﺘﻬﺎى ﺟﺪﻳﺪى ﻧـﻴﺰ ﺑـﺮاى رﺷﺪ ﺳﺎزﻣﺎن اﻳﺠﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ. هوش تجاری ﻧـﻪ ﺗـﻨﻬﺎ ﻋﺎﻣﻞ ﺣﺬف ﻣﺸﻜﻼت اﺳﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﺻﺮﻓﻪﺟﻮﻳﻲ در زﻣﺎن و ﻫﺰﻳﻨﻪ، ﺷﺮاﻳﻂ ﻛﺎرى را دﮔﺮﮔﻮن ﻣﻲﺳﺎزد. (وﻳﻮرز و ﻣﻮﻟﺮ٦،٢٠٠٥: ٥٨٩-٥٧٦).
اﺟﺰا و ﻣﻬﺎرتﻫﺎى ﻻزم ﺑﺮاى ارﺗﻘﺎى ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى ﺗﺠﺎرى
ﺑﺮاى اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﺎ هوش تجاری ﺑﻪ درﺳﺘﻲ ﻋﻤﻞ ﻛـﻨﺪ، ﺑﺎ ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻬﺎ ﻛﻪ ﭼﻪ اﻃـﻼﻋﺎﺗﻲ در اﺧـﺘﻴﺎر ﭼﻪ اﻓﺮادى ﻗﺮار ﮔﻴﺮد، ﺑﺎﻳﺪ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻓﺮاد و اﻃﻼﻋﺎت و روﻧﺪ اﺟﺮاى ﭘﺮوﺳﻪﻫﺎ ﺑﺪﻗﺖ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار گیرد. هوش ﺗﺠﺎرى در ﺳﺎزﻣﺎن، ﻛﻠﻴﺪ ﻛﺎرﺑﺮان و ﻫﻤﻴﻨﻄﻮر رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ آﻧﺎن را در ﻧﻈﺮ دارد ﺗﺎ زﻧﺠﻴﺮه ارزش ﺑﻨﮕﺎه ﺑﻪ ﻛﻤﺎل ﭘﻮﺷـﺶ داده ﺷـﻮد و ﻓﺮاﻳﻨﺪى از ﻗﻠﻢ نیفتد. برای اﺟﺮاى ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺑﻬﺒﻮد در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎﻳﻲ ﺧﺎص آن ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺗﺮﺗﻴﺐ داده ﺷﻮد. اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺮاى ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎى ﻛﻼن ﻧﻈﻴﺮ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر دﻗﺖ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﺻﻲ ﻣﻮردﻧﻴﺎز اﺳﺖ.
ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎى ﻛﺴﺐ و ﻛـﺎر اﻋـﻢ اﺳﺖ از روال ﻛـﺴﺐ و ﻛﺎر و ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﺳﺘﺮاﺗﮋى ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎى دﮔﺮﮔﻮنﺳﺎزى، ﻛﻪ در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺧﻂ ﻣﺸﻲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ است. مهارت های ﻓـﻨﺎورى اﻃﻼﻋﺎت ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻓﻨﻲ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﭘﺸـﺘﻴﺒﺎن ﻣـﺘﺪوﻟﻮژىﻫﺎى ﺗـﺤﻠﻴﻞ اﺳﺖ ﻧﻴﺰ ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ، در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺣﺪى ﻛﺎﻓﻲ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﻬﺎرت دﻳﮕﺮى ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎى ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﻼﺻﻪﺳﺎزى ﺗـﺤﻠﻴﻞ و ﻛـﺎوش و ﺗﺸﺮﻳﺢ درﺳﺖ، ﺑﻪ اﻧﺪازه ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞﻣﻼﺣﻈﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺳﻪ ﻧﻮع ﻣﻬﺎرت در ﺑـﺮﺧﻲ ﺑـﻨﮕﺎﻫﻬﺎ داراى ﻳـﻚ ﻣﺮﻛﺰ ﺗﻼﻗﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ آن دﻗﻴﻘﺎ ﻣﺮﻛﺰ ارﺗﻘﺎى ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺗﻠﻘﻲ می شود. هرچه وﺳﻴﻊﺗﺮ ﺑـﺎﺷﺪ، ﻣﺴﻠﻤﺎ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى در آن ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻛﻤﺘﺮ وﺟـﻮد دارد.
اﻟﺒﺘﻪ در ﺑﺮﺧﻲ از ﺳـﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻛـﻪ ﺟﺰﻳﺮه اى ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻣﺤﺪوده ﻫﺮﻳﻚ از اﻳﻦ ﻣﻬﺎرت ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻛﻪ وﺳﻴﻊ ﺑﺎﺷﻨﺪ، وﻟﻲ ﻫﻴﭻ ﻫﻢ ﭘﻮﺷﺎﻧﻲ ندارند. مسلما اﺟﺮاى اﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻃﺮﺣﻬﺎ (ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى) در اﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺗﻌﺮﻳﻔﻲ ﻧﺪارد. چرا که ﺷﺮط اﺻﻠﻲ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﻨﺎورى ﻧﻮﻳﻦ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى، ﻛﺎر در ﻣـﺤﻴﻂ رﻗﺎﺑﺘﻲ اﺳﺖ. در نتیجه ﺷﺮﻛﺘﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﺰﻳﺮه اى ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، اﺻﻮﻻ نمی توانند در اﻳﻦ ﻣﺤﻴﻂ وارد ﺷﻮﻧﺪ. (ﻟﻲ زﻧﮓ و ﻫﻤﻜﺎران٧،٢٠٠٦: ١٢٤).
ﻧﻘﺶ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى را در ﻛﺴﺐ و ﻛﺎرﻫﺎ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﺻﻮرت زﻳﺮ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻛﺮد:
ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى در ﻛـﺴﺐ و ﻛـﺎری ﻛﺎرآﻣﺪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد که:
در ﻻﻳﻪﻫﺎى زﻳﺮﺳﺎﺧﺘﻲ و ﺗﺮاﻛﻨﺸﻲ ﺧﻮد از ﻓﻨﺎورى اﺳﺘﺨﺮاج و اﻧﺘﻘﺎل و ﺗـﺒﺪﻳﻞ داده ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﺪ
ﺑﺴﺘﺮى از هوش تجاری را در ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژى داده ﻛﺎوى ﻓﺮاﻫﻢ آورده ﺑﺎﺷﺪ
ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺑﺰار ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى را ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻓﻨﺎورى اﻃﻼﻋﺎت و ﻣﺸﺘﺮىﮔﺮاﻳﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﻴﺮد. (ﺗﺮﻳﻢ٨،٢٠٠٥: ٢٥٩-٦٨).
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ در ﺑﺴﺘﺮ هوش تجاری از اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎى ﻛﺎرﺑﺮدى، راﻫﺒﺮدى، ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ، ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﻧﻴﺰ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد، ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى در اﻳﻦ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر اﺛﺮﺑﺨﺶ اﺳﺖ. زﻣﺎﻧﻲ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى ﻧﻘﺶ اﻫﺮﻣﻲ را در ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺑﻪ دﻗـﺖ ارزﻳـﺎﺑﻲ ﺷﻮد و ﻓﺮﻫﻨﮓﺳﺎزى در ﺑﻴﻦ ﻛﺎرﺑﺮان آﻏﺎز ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺮاى ﺗﺤﻘﻖ اﻳﻦ ﻫﺪف ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﺘﻮدوﻟﻮژى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى و ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎى آن در ﺑﺪﻧﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺷﻮد.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺳﻤﺖ اﻫﺪاف ﺟﻬﺎﻧﻲﺳﺎزى ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺠﺎزى ﺷـﺪن ﻣـﺘﻤﺎﻳﻞ ﺷـﻮد و ﭘﺎ از ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎى ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻣـﺠﺎزى ﻧـﻬﺎده ﺷـﻮد، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ روﻧﺪ اﺟﺮاى ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎى درون ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺣﺪ اﻋﻼ ﺷﻔﺎف و ﻧﻘﺶ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪى را ﻳﻚ ﻧﻘﺶ رﻗﺎﺑﺘﻲ سازد. بنابراین ﺑﺎ اﻳﻦ ﻧـﻘﻄﻪ ﻗـﻮت ﺑـﺎ رﻗﺒﺎ ﺑﻪ رﻗﺎﺑﺖ ﺑﭙﺮدازد. (ﻫﺮﺳﭽﻞ و ﺟﻮﻧﺰ٩،٢٠٠٥: ٥٥-٤٥).
برای معرفی کسب و کار خود در جاب جاب کلیک کنید.
اﻫﻤﻴﺖ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى در ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺳﺎزﻣﺎن
رﺷـﺪ ﺗـﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮى ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮﻳﻦ ﺳﻄﺢ اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎى ﺗﺠﺎرى ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن، ﺳﻄﺢ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮاﻳﻨﺪ در دﻓﻌﺎت ﺑـﺎﻻ و ﻣـﻌﻤﻮﻻ ﺑـﻪ ﺻﻮرت ﺗﻜﺮارى در ردهﻫﺎى ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺳﺎزﻣﺎن اﻧﺠﺎم ﻣﻲﺷﻮد و ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﺎ ﺣـﺠﻢ ﻛﻤﻲ از دادهﻫﺎ ﺳﺮوﻛﺎر دارند. تصمیمات ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در اﻳﻦ ﺳﻄﻮح ﻏﺎﻟﺒﺎ در ﺣﻮزه ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﺎﺧﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﻳﺮان رده ﭘﺎﻳـﻴﻦ اﺗـﺨﺎذ می شود. در نتیجه ﺣﺎﺻﻞ از اﻳﻦ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت، ﺗﺎﺛﻴﺮات ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت و ﺧﺮد در ﺳﺎزﻣﺎن دارﻧﺪ.
ﺳﻄﺢ ﺗﺎﻛﺘﻴﻜﻲ در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣـﺮﺑﻮط ﺑـﻪ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺣﻮزه ﻣﺪﻳﺮان ﻣﺒﺎﻧﻲ اﻧﺠﺎم ﻣﻲﺷﻮد. اﻳﻦ ﻋﻤﻠﻴﺎت ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺷﺎﻣﻞ ﭘﻲ ﮔﻴﺮى ﻋﻤﻠﻴﺎت در ﺳﻄﺢ ﭘﺎﻳﻴﻦ، ﻧﺤﻮه اﻧـﺠﺎم آن ،ﮔﺰارشﮔﻴﺮى و ﻧـﻬﺎﻳﺘﺎ ﺟﻤﻊﺑﻨﺪى دادهﻫﺎى ﻣﻔﻴﺪ ﺑﺮاى اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﻴﺎن ﻣﺪت ﺳﺎزﻣﺎن باشد. تصمیمات ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷـﺪه در اﻳـﻦ ﺳـﻄﺢ ﻏﺎﻟﺒﺎ در ﺣﻮزه ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﻴﻤﻪ ﺳﺎﺧﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻴﺎﻧﻲ اﺗﺨﺎذ ﻣﻲﺷﻮد و ﻧﻬﺎﻳﺘﺎ ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ﺳـﻄﺢ اﺳـﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﻣـﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻳﻬﺎى ﻛﻼن ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﻳﺮان رده ﺑﺎﻻ اﺗﺨﺎذ می شود. تصمیمات ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در اﻳـﻦ ﺳـﻄﻮح ﻏﺎﻟﺒﺎ در ﺣﻮزه ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮﺳﺎﺧﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﻳﺮان ارﺷﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﻲﺷﻮد و ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺗـﺎﺛﻴﺮات ﺑـﻠﻨﺪ ﻣـﺪت و ﻛﻼﻧﻲ در ﻣﺴﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﺳﺎزﻣﺎن دارﻧﺪ. (ﻛﺎﺗﻠﺮ١٠،٢٠٠٦: ٣٤٩-٣٣١).
برای مشاهده کسب و کار ها و مشاغل کلیک کنید.
ﻛﺎرﺑﺮد ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى در ﺳﻄﺢ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ را ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﺑﺮاى ﻛﻤﻚ ﺑـﻪ اﻓـﺰاﻳﺶ ﻛﺎراﻳﻲ ﻛﻠﻲ ﺳﺎزﻣﺎن و ﺑﻬﻴﻨﻪﺳﺎزى ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎ در ﻛﻨﺎر ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ، در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. اﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎ روى ﺑﺮﺧﻲ وﻳـﮋگی هاى ﻣـﻬﻢ ﻣـﺎﻟﻲ و ﺳﺎﻳﺮ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎى ﻣﻬﻢ دﻳﮕﺮ در اﻓﺰاﻳﺶ ﻛﺎراﻳﻲ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ می شوند. بدیهی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ در اﻳﻦ ﺳﻄﻮح ﻣـﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﻓـﺮاﻳﻨﺪﻫﺎى ﺧـﺎرﺟﻲ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻧﻴﺰ درﺑﺮ بگیرد. خصوصیات ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎى ﻛﺎرﺑﺮدى در ﻣﻘﺎﻃﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎن، ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎد ﺗـﻔﺎوت هاﻳﻲ در اﺑـﺰارﻫﺎ، ﺗﻜﻨﻴﻚﻫﺎ و زﻳﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎى ﻣﻮردﻧﻴﺎز ﺑﺮاى ﻫﺮﻳﻚ از آﻧﻬﺎ ﻣﻲﺷﻮد.
اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰارﻫﺎى ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻ اﻧﺠﺎم ﻣﻲﺷﻮد ﻛـﻪ ﻧـﻴﺎزﻣﻨﺪ ﭘﺮدازﺷﻬﺎى ﺑﺎﻻ ﺑﺎ ﻣﻴﺰان دﺳﺘﺮﺳﻲ اﻧﺒﻮﻫﻲ از اﻃﻼﻋﺎت در ﺳﻄﻮح اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ و ﺗﺎﻛﺘﻴﻜﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻋـﻤﻠﻴﺎﺗﻲ است. بخش ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﻴﺸﺘﺮ وﻇﻴﻔﻪ ﺟﻤﻊ آورى اﻃـﻼﻋﺎت و ذﺧـﻴﺮهﺳﺎزى آﻧـﻬﺎ را در ﭘﺎﻳﮕﺎه دادهﻫﺎى ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺑﺮﻋﻬﺪه دارد. (دﻳﻮﻳﺲ١١،٢٠٠٤: ٦٩-٥٤).
اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى:
ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﻪ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺗﺒﺪﻳﻞ داده ﻫﺎى ﺧﺎم ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺗﺠﺎرى و ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ اﻃﻼق ﻣﻲ ﮔﺮدد. بنابراین ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺗـﺼﻤﻴﻤﺎت ﺧﻮد را ﺑﻬﺘﺮ و ﺳﺮﻳﻌﺘﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﺮ اﺳﺎس اﻃﻼﻋـﺎت ﺻـﺤﻴﺢ، ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. (ﻛﻮﻫﻦ،٢٠٠٩). داده ﻫـﺎ ﺑـﺎ ورود ﺑـﻪ ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى، ﻣﻮرد ﭘﺮدازش ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑـﻪ داﻧـﺶ می شوند. سپس داﻧﺶ ﺑﻪ دﺳـﺖ آﻣـﺪه ﻣـﻮرد ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و از ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ آن، ﻣﺪﻳﺮان در ﺗﺼﻤﻴﻤﮕﻴﺮى ﺧـﻮد ﺑﻬﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ و اﻗﺪاﻣﺎﺗﻲ را ﺟﻬﺖ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺳﺎزﻣﺎن اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. (راﻛﺎرت، ١٩٩٨).
اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺧﻮد دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻧﻴﺎزﻫﺎى اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺳﺎزﻣﺎن را ﺑﺮآورده ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪه ﺑﺎ اﻫﺪاف از ﭘﻴﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪه ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى در ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ. (ﺷﻴﻨﮓ،٢٠٠٩) ﻣﺮاﺣﻞ اﺟﺮاى ﻳﻚ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى در ﺳﺎزﻣﺎن ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻮارد زﻳﺮ اﺳﺖ (ﺑﺎردﻟﻲ،٢٠٠٠: ١٤٩):
ﺗﻨﻈﻴﻢ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰى:
در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اى ﻣﺪون و زﻣﺎن ﺑﻨﺪى ﺷﺪه ﺑﺮاى ﺟﻤﻊ آورى اﻃﻼﻋﺎت در ﺳﺎزﻣﺎن اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد.
ﺟﻤﻊ آورى اﻃﻼﻋﺎت:
ﻣﻨﺎﺑﻊ زﻳﺎدى ﺑﺮاى ﻛﺴﺐ داده ﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮاى ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن وﺟﻮد دارد. در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻣﻮرد ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد ﺗﺎ اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺎرﺑﺮدى و ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮاى ﺳﻮاﻻت و ﻧﻴﺎزﻫﺎى ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ دﺳﺖ آﻳﺪ.
ﭘﺮدازش داده ﻫﺎ:
در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ داده ﻫﺎى ﺧﺎم ﺑﻪ ﺷﻜﻠﻲ ﻛﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺗﺤﻠﻴﻞ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﻛﺎر ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻳﺠﺎد ﭘﺎﻳﮕﺎه داده ﻫﺎ، اﻓﺰودن داده ﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﮕﺎه داده ﻓﻌﻠﻲ ﻳﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎ و ﮔﺮاف ﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ را ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺳﺘﺨﺮاج، دﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﻳﺎ ﺑﺎرﮔﺬارى ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﻧﺎﻣﻨﺪ.
ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﺗﻮﻟﻴﺪ:
در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ از ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎ و اﺑﺰارﻫﺎى ﻛﺎوش اﻃﻼﻋﺎت (داده ﻛﺎوى، ﭘﺮدازش ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﺗﺮاﻛﻨﺸﻲ ﺑﺮ ﺧﻂ) ﺑﺮاى دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪى داده ﻫﺎ و ﺗﺤﻠﻴﻞ آﻧﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه و ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﮔﺰارﺷﺎت دﻗﻴﻖ و ﭼﻨﺪ ﻣﻨﻈﻮره اراﺋﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد.
اﻧﺘﺸﺎر:
در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﮔﺰارﺷﺎت ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﭼﻨﺪ ﺑﻌﺪى ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﻛﻨﻨﺪه اراﺋﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. اراﻳﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻏﺎﻟﺒﺎ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻳﻚ داﺷﺒﻮرد اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻣﻨﻌﻜﺲ ﻣﻲ ﺷﻮد.
اﺑﺰارﻫﺎى ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى
ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﻨﺎورى اﻃﻼﻋﺎت در ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ واﺑﺴﺘﮕﻲ زﻳﺎدى ﺑﻪ روﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺑﺰارﻫﺎى اراﺋﻪ ﺷﺪه دارد. هرچه ﺳﺎزﻣﺎن در اﻧﺘﺨﺎب اﺑﺰار ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺧﻮد دﻗﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮى اﻧﺠﺎم دﻫﺪ، ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪى ﻫﺎى ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺗﺮى ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﻛﺎرﺑﺮان ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﻛﻤﺘﺮى ﻣﻮاﺟﻪ می گردند. به ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻠﺖ اﻧﺘﺨﺎب اﺑﺰار ﺟﺰء ﭼﺎﻟﺸﻬﺎى اﻛﺜﺮ ﭘﺮوژه ﻫﺎى ﻧﺮم اﻓﺰارى در ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ است. عوامل ﻣﺘﻌﺪدى ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻴﺰان ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن در اﺳﺘﻔﺎده از ﻳﻚ اﺑﺰار ﺧﺎص، ﻗﻴﻤﺖ اﺑﺰار ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ و ﻳﺎ ﻣﻴﺰان ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺷﺮﻛﺖ اراﺋﻪ دﻫﻨﺪه اﺑﺰار در اﻧﺘﺨﺎب آن دﺧﻴﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ. (ﻓﺪاﻳﻲ ﻓﺮد،١٣٩١).
اﺑﺰارﻫﺎى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ اﺑﺰارﻫﺎى ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎى ﻛﺎرﺑﺮدى ﺟﻮاﻧﺘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﻴﺎز ﻛﺎرﺑﺮان و ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ، آﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ دﺳﺘﺨﻮش ﺗﻐﻴﻴﺮ و ﺗﺤﻮل می شوند. علاوه ﺑﺮ آن ﺗﻌﺪاد ﺷﺮﻛﺘﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻳﻚ اﺑﺰار ﺧﺎص را دارﻧﺪ زﻳﺎد ﻧﻴﺴﺖ. اﻳﻦ دﻻﺋﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲ ﮔﺮدد ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎن اﺳﺘﻘﺮار ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺸﻬﺎى ﻣﺘﻌﺪدى در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻣﻮاﺟﻪ ﮔﺮدﻧﺪ.
ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ اﺑﺰار ﻫﺎى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از(وﺳﺘﻠﻴﻨﮓ١٢،٢٠٠٨) : اﻧﺒﺎر داده١٣ اﺳﺘﺨﺮاج ، ﺗﺒﺪﻳﻞ ، ﺑﺎرﮔﺬارى١٤
ﭘﺮدازش ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮﺧﻂ ١5 داده ﻛﺎوى ١٦ ﮔﺰارش ﮔﻴﺮى ١٧
ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﺑﺎ ﺣﺠﻢ وﺳﻴﻌﻲ از داده ﻫﺎى ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. تحلیل ﮔﺮان ﻛﻠﻴﺪى و ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن ﻫﻨﻮز ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎى ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺮاى ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﻳﻲ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ آورﻧﺪ. زﻳﺮا داده ﻫﺎى ﺑﺴﻴﺎرى در ﻃﻲ ﺑﺨﺶ ﻫﺎى ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎن ﭘﺮاﻛﻨﺪه ﺷﺪه اﻧﺪ. به ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اى از اﺑﺰارﻫﺎ، ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژى ﻫﺎ و راه ﺣﻞ ﻫﺎى ﻃﺮاﺣﻲ ﺷﺪه ﺑﺮاى ﻛﺎرﺑﺮان ﻧﻬﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮﺛﺮ را از اﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻲ از اﻃﻼﻋﺎت ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﻮﺟﻮد اﺳﺘﺨﺮاج ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. (ﻟﻲ زﻳﻨﮓ و ﻫﻤﻜﺎران،٢٠٠٦ :١٧٨).
اﺳﺘﻘﺮار ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﻣﺘﻔﺎوت آن ﺑﺎ ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎى ﻛﺎرﺑﺮدى، واﺑﺴﺘﮕﻲ وﻳﮋه اى ﺑﻪ اﺑﺰارﻫﺎى ﺗﻮﺳﻌﻪ دارد. ﭼﺮاﻛﻪ :
در ﺳﻴﺴﺘﻤ ﻬﺎى ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎى ﺟﺎرى ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻜﺎﻧﻴﺰه اﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. ﻃﻮل زﻣﺎﻧﻲ ﭘﺮوژه ﻣﻌﻤﻮﻻ در ﺣﺪ ﺳﺎل ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. وﻟﻲ ﭘﺮوژه ﻫﺎى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﻪ دﻟﻴﻞ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ روﻧﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮى در ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻤﻚ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ، ﺳﺮﻋﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ آﻧﻬﺎ اﻫﻤﻴﺖ وﻳﮋه اى دارد. توسعه آﻧﻬﺎ اﻓﺰاﻳﺸﻲ ١٨ و در ﺑﺎزه ﻫﺎى زﻣﺎﻧﻲ ٣ ﻳﺎ ٤ ﻣﺎﻫﻪ ﺻﻮرت ﻣﻲ ﮔﻴﺮد.
واﺳﻂ ﻛﺎرﺑﺮ١٩ در ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎى ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﻓﺮﻣﻬﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻃﺮاﺣﻲ آﻧﻬﺎ ﭘﻴﭽﻴﺪه ﻧﻴﺴﺖ. وﻟﻲ در ﭘﺮوژه ﻫﺎى ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺧﺮوﺟﻲ اﺻﻠﻲ، ﮔﺰارﺷﺎت و داﺷﺒﻮردﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ داده ﻫﺎ را ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﻃﺮاﺣﻲ اﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ داﺷﺒﻮردﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﻲ اﻣﻜﺎن ﭘﺬﻳﺮ ﻧﻴﺴﺖ. بنابراین اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰار در ﻃﺮاﺣﻲ واﺳﻂ ﻛﺎرﺑﺮ روﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ را ﺳﺮﻋﺖ و ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻳﺎدى ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ.
اﺑﺰارﻫﺎى ﻣﻮﺟﻮد در ﻫﻮش ﺗﺠﺎرى ﺑﻪ دو ﮔﺮوه ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪى ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ: (ﺗﻮرﺑﺎن و ﻫﻤﻜﺎران٢٠،٢٠٠٨: ٢٥٥)
گروه اول اﺑﺰارﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﭘﺸﺖ ﺻﺤﻨﻪ ٢١ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺗﻴﻢ ﭘﺮوژه ﻣﻲ آﻳﻨﺪ و در ﻃﺮاﺣﻲ اﻧﺒﺎر داده و اﻧﺠﺎم ﻓﺮآﻳﻨﺪ ETL ٢٢ ﻧﻘﺶ ﺧﻮد را اﻳﻔﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.
و گروه دوم اﺑﺰارﻫﺎى ﻛﻪ در روى ﺻﺤﻨﻪ ٢٣ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺟﻬﺖ ﻃﺮاﺣﻲ ﮔﺰارﺷﺎت و داﺷﺒﻮردﻫﺎ اﻣﻜﺎﻧﺎت ﺧﻮد را اراﺋﻪ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. اﻳﻦ ﺑﺨﺶ را واﺳﻂ ﻛﺎرﺑﺮ ٢٤ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ.
ارﺗﺒﺎط اﻳﻦ دو اﺑﺰار ﺑﺪﻳﻦ ﺻﻮرت اﺳﺖ ﻛﻪ واﺳﻂ ﻛﺎرﺑﺮ ﻣﺪل داده اى و ﺟﺪاول داده ﻫﺎى ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ اﺑﺰار ﭘﺸﺖ ﺻﺤﻨﻪ را درﻳﺎﻓﺖ می کند. کاربر ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻮﺳﻂ اﻣﻜﺎﻧﺎت ﻃﺮاﺣﻲ ﻣﻮﺟﻮد در آن ﮔﺰارﺷﺎت و داﺷﺒﻮردﻫﺎى ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺧﻮد را اﻳﺠﺎد ﻛﻨﺪ.
شما صاحبان مشاغل و کسب و کار ها می توانید از این قسمت آگهی های فروش و تبلیغات خود را در سایت جاب جاب به ثبت برسانید و از این قسمت آگهی های فروش و تبلیغات دیگران را مشاهده نمایند.
I was extremely pleased to discover this page. I want to to thank you for ones time due to this wonderful read!! I definitely appreciated every part of it and I have you bookmarked to look at new information on your web site.
I was very pleased to uncover this site. I wanted to thank you for ones time for this particularly wonderful read!! I definitely liked every bit of it and I have you bookmarked to see new stuff on your blog.